چشم‌انداز بحران اروپا در سایه اعتراضات فرانسه

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ به محض فروکش کردن تظاهرات در فرانسه به دلیل خودداری امانوئل مکرون، رئیس جمهور این کشور از اصلاح نظام بازنشستگی موج جدیدی از خشونت این کشور را دربر گرفت که قتل نوجوان 17 ساله به وسیله پلیس فرانسه عامل محرک آن است. ویدئوی منتشر شده از حمله پلیس به این نوجوان نشان می دهد نیازی به اعمال خشونت نبود و هیچ خطری جان پلیس را تهدید نمی کرد.

در سال های گذشته فرانسه شاهد تظاهرات بزرگ گروه های موسوم به «جلیقه زردها» بود که پس از وضع مالیات اضافی بر سوخت برای تأمین مالی کسری خزانه دولت فرانسه آن هم با وجود مشکلات اقتصادی و فشار بیش از حد آن بر طبقات فقیر و متوسط پدیدار شد. 

اقتصاد جهانی به طور کلی و اقتصاد اروپا به طور خاص از پیامدهای رکود تحمیلی ناشی از شیوع کرونا رنج می برد تا اینکه جنگ اوکراین پدید آمد و مشکلاتی را از جنسی دیگر بر اروپایی‌ها تحمیل کرد

نتیجه یک نظرسنجی که آوریل منتشر شد، نشان داد بیش از 70 درصد فرانسوی‌ها از عملکرد مکرون که محبوبیتش به پایین‌ترین حد ممکن رسیده است، ناراضی هستند و تنها حدود 26 درصد شرکت‌کنندگان از عملکرد وی ابراز رضایت کردند.

شرایط عمومی فرانسه تفاوت چندانی با شرایط اقتصادی و اجتماعی اروپا ندارد. هرچند اعتراضات در فرانسه رنگ خشونت آمیزتری به خود گرفته و به تظاهرات گسترده منجر شده است، سایر شهرهای اروپایی آرام تر به نظر می آیند، اما آرامش اروپایی ها آتش زیر خاکستر است و هر لحظه امکان دارد با یک جرقه ازجمله عوامل زمینه ای زیر، انفجار رخ دهد.

 
بحران اجتماعی و اقتصادی

اقتصاد جهانی به طور کلی و اقتصاد اروپا به طور خاص از پیامدهای رکود تحمیلی ناشی از شیوع کرونا رنج می برد تا اینکه جنگ اوکراین پدید آمد و مشکلاتی را از جنسی دیگر بر اروپایی‌ها تحمیل کرد و آنها به دلیل افزایش قیمت برق و انرژی خسارت دیدند. قیمت بالای مواد غذایی و تورم بی‌سابقه بانک‌های مرکزی اروپا را بر آن داشت برای مهار تورم نرخ‌های بهره را افزایش دهند که می‌تواند در سال‌های آینده به رکود تورمی منجر شود.

تردیدی وجود ندارد طبقات فقیر و متوسط ​​بیشترین آسیب را از پیامدهای رکود می‌بینند، زیرا  در حالی که درآمد‌هایشان ثابت است، به دلیل گرانی ها بیشترین بخش از حقوقشان صرف مخارج روزانه می‌شود.

علاوه بر این، بسیاری از کشاورزان سراسر اروپا به وضع موجود مشکوک هستند، زیرا می‌بینند سیاست‌های اتحادیه اروپا به جای بهبود اوضاع در حالت ریاضت قرار دارد و گویی سران اتحادیه می‌خواهند آنها را فقیرتر کنند یا از گرسنگی بکشند.

کشاورزان هلندی ماه‌هاست به دلیل تصمیم دولت آمستردام در پیروی از اتحادیه اروپا مبنی بر مجبور کردن آنها به فروش زمین‌هایشان، کاهش 30 درصدی تولید دام و تعطیلی داوطلبانه مزارع (در ازای دریافت کمک هزینه مالی) و نیز تلاش برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای در راستای توافق آب و هوایی دست به تظاهرات و اعتصاب زده‌اند.

افزایش بودجه نظامی

جنگ اوکراین و سیاست سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، اروپایی‌ها را به افزایش بودجه‌های دفاعی، تأمین مالی جنگ اوکراین و کمک‌های نظامی، مالی و ... به اوکراین مجبور کرد که به معنای افزایش کلی هزینه‌های دفاعی است.

بسیاری از کشاورزان سراسر اروپا به وضع موجود مشکوک هستند، زیرا می‌بینند سیاست‌های اتحادیه اروپا به جای بهبود اوضاع در حالت ریاضت قرار دارد و گویی سران اتحادیه می‌خواهند آنها را فقیرتر کنند یا از گرسنگی بکشند

تردیدی وجود ندارد تعهد اروپایی‌ها به تأمین هزینه‌های نظامی جنگ اوکراین خزانه کشورهای اروپایی را از منابع مالی مهمی که می‌تواند صرف بهبود خدمات عمومی شود، خالی می کند. این روند باعث تضعیف سطح زندگی طبقات متوسط ​​و فقیر می شود و توان دولت ها را در هزینه کردن بودجه در سایر بخش ها مانند بهداشت، آموزش و پرورش و ... کاهش می دهد.

ظهور پوپولیسم

غرب به طور کلی از تقسیمات اجتماعی و سیاسی خاصی با محوریت ارزش ها، آزادی ها، آرمان ها و ... رنج می برد. از سویی جریان راست افراطی وجود دارد که گرایش به آن به طرز چشمگیری در حال افزایش است و مهاجرت به اروپا را یکی از بدترین بلایای این قاره می دانند.

این جریان سران گذشته و کنونی اروپا را مسئول باز کردن درهای مهاجرت به ویژه از غرب آسیا و آفریقا می داند و مهاجران را مسئول بحران های اقتصادی و اجتماعی معرفی می کند و نسبت به خطر تغییر چهره متمدنانه اروپا هشدار می دهد.

از سوی دیگر، عوام گرایی (پوپولیسم) و جریان لیبرال چپ با هدف تداوم همجنس‌گرایی و تغییر جنسیت تقویت می شود، هرچند از سوی راست گرایان طرد می‌شوند که تقابل این دو جریان باعث ایجاد شکاف‌های شدید اجتماعی ‌شده است.

بهره سخن

مردم و دولت‌های اروپایی امروز تحت تأثیر درگیری طرف های بین‌المللی در اوکراین روزگار میگذرانند که این بحران می‌تواند به نقاط دیگر سرایت کند و سال‌ها ادامه یابد.

در این زمینه برای اروپایی‌ها ترجیح داده می‌شود جنگ اوکراین به سرعت پایان یابد، زیرا هر چه بیشتر طول بکشد، پیامدهای آن برای اروپا بیشتر خواهد بود و ممکن است به تهدیدی برای اتحاد میان اروپایی ها منجر شود.